ما هی سیا ه

Mahie Siah

عکس من
نام:
مکان: kermanshah, Iran

۰۷ بهمن، ۱۳۸۴

بازباران

باز باران با ترانه
اشکهایم را بهانه
باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه
مرهم این دل تنگم خسته از جور زمانه
یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین
خنده هایت بود چه شیرین بوسه های عاشقانه
بشنو از من کودک من پیش چشم زخم فردا
زندگانی هست برجا
خواه بی تو خواه بی من خواه بی ما

ماهی سیاه

ارسال یک نظر
ارسال یک نظر

۰۲ بهمن، ۱۳۸۴

حلقه


رقص آشفته ی دود سیگار
حلقه های نامو زون و کوته عمر
چرخش نیک و بد حلقه ی دستان فر وهر
نه , راز حلقه ی زر
حلقه ی بند گی و برد گی
(...فروغ

حسرت یک عمر زندگی
داغی حلقه ی اشک
حالا این حلقه آویخته از سقف اطاق
آه که چه کوته بود عمر این سیگار
عمر من بود سوخت و تمام

ماهی سیاه

ارسال یک نظر
ارسال یک نظر

۲۴ دی، ۱۳۸۴


با صدای بارش برف وتگرگ ,نگاهم دوخته به تنهایی برگ
لباس عروس بود و کفن, برف در چشمان تو و من
رد پای عابری تنها تا بی نهایت, قسمت دادم بید را به نجابت
به راهی که می بری صبرو ثباتم را, نبر از یاد تمام خاطراتم را

ماهی سیاه

ارسال یک نظر
ارسال یک نظر

۱۸ دی، ۱۳۸۴

مال من نبود

قلب کو چیکم یه عمر زیر پات بود ,اما یه تیکش مال من نبود
لبات خیلی شیرین بود, اما یه بوسش مال من نبود
زندگیمو به پات ریختم,اما یه روزش مال من نبود
نیگام همیشه دنبالت بود, امایه نیگات مال من نبود
گفتم دوست دارم ,اما دوست دارمات مال من نبود
دلقک شدم خندیدی,اما خنده هات مال من نبود
شبا با عکسات گریه کردم, اما یه قطره اشکات مال من نبود
همه شعرام مال تو ,شعر گفتی , اما قافیه هات مال من نبود
گفتم وقتی برگردی سرمو روش می زارم , اما شونه هات مال من نبود
صدای قلبمه زیر پات له می شه , اما نه انگار این صدا مال من نبود

ماهی سیاه

ارسال یک نظر
ارسال یک نظر
.
آمار بازدید
آمار بازدید