لحظه ها
لحظه ها از پی هم می گذرد
تکرار ثانیه ها
خلوت خاموش شب را می شکند
لحظه ای بود شاید ، دیدار
لحظه ای بود شاید ، عشق
چکد آرام آرام
از رگ بی جان حیات
قطره های گرم ،لحظه های سرخ
کند جامه ی تر ، بر تن واژه های شعر ، قطره های سرخ
می چرخند عقربه ها در پی هم
لحظه ها هم چنان می گذرد
لحظه ای بود شاید ، زاد
لحظه ای شاید باشد ، مرگ
ماهی سیاه
3 Comments:
salam alireza jan sheret kheyli ghashange vali nemidoonam maha key mikhaym riishe ro negah konim ....hamishe negahemoon be saaghe hastesh.....riishe bin bash !
golha hame az khak mirooyand.....chegune ast ke gole man dar khak mishavaaaaaaaad?!!
ziba bood:(
:(
سلامممممممممممم ممنون از لطفت براي رنگ قالب. واقعا ممنونم. راستشو بخواي خودم رنگ رو دوس دارم مشکلم باش ندارم اما خوب نصف بچه ها باش مشکل دارن. حالا قراره همون دوستم که برام طراحي کرده درستش بکنه. شعر لحظه هاتم خوندم قشنگ بود فقط چرا اون يکي دست دختره صورتي شده؟ راستي ممنون که اومدي از آپت با خبرم کن. منم خبرت ميکنم.
ارسال یک نظر
<< Home