عکس من
نام:
مکان: kermanshah, Iran

۰۳ اردیبهشت، ۱۳۸۵

لحظه ها



لحظه ها از پی هم می گذرد
تکرار ثانیه ها
خلوت خاموش شب را می شکند
لحظه ای بود شاید ، دیدار
لحظه ای بود شاید ، عشق
چکد آرام آرام
از رگ بی جان حیات
قطره های گرم ،لحظه های سرخ
کند جامه ی تر ، بر تن واژه های شعر ، قطره های سرخ
می چرخند عقربه ها در پی هم
لحظه ها هم چنان می گذرد
لحظه ای بود شاید ، زاد
لحظه ای شاید باشد ، مرگ

ماهی سیاه

ارسال یک نظر
ارسال یک نظر

3 Comments:

Anonymous ناشناس said...

salam alireza jan sheret kheyli ghashange vali nemidoonam maha key mikhaym riishe ro negah konim ....hamishe negahemoon be saaghe hastesh.....riishe bin bash !

۳:۰۴ بعدازظهر  
Anonymous ناشناس said...

golha hame az khak mirooyand.....chegune ast ke gole man dar khak mishavaaaaaaaad?!!
ziba bood:(
:(

۳:۲۶ قبل‌ازظهر  
Anonymous ناشناس said...

سلامممممممممممم ممنون از لطفت براي رنگ قالب. واقعا ممنونم. راستشو بخواي خودم رنگ رو دوس دارم مشکلم باش ندارم اما خوب نصف بچه ها باش مشکل دارن. حالا قراره همون دوستم که برام طراحي کرده درستش بکنه. شعر لحظه هاتم خوندم قشنگ بود فقط چرا اون يکي دست دختره صورتي شده؟ راستي ممنون که اومدي از آپت با خبرم کن. منم خبرت ميکنم.

۱۰:۵۳ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

<< Home

.
آمار بازدید
آمار بازدید